معنی و معادل‌های Hardworking در زبان انگلیسی و نحوه استفاده از آن

معنی و معادل‌های Hardworking در زبان انگلیسی و نحوه استفاده از آن

در زبان انگلیسی واژه Hardworking به عنوان یک صفت استفاده می‌شود و به فرد یا چیزی اشاره دارد که با پشتکار، تلاش و تعهد بالا به انجام کارها می‌پردازد. این کلمه معمولاً در رزومه‌ها برای توصیف افراد پرتلاش و باانگیزه استفاده می‌شود و نشان‌دهنده فردی است که در کار خود استوار، متعهد و سخت‌کوش است.

تعریف Hardworking و کاربرد آن در رزومه

واژه Hardworking (که به‌صورت Hard-working نیز نوشته می‌شود) توصیف‌کننده افرادی است که با تمرکز و تلاش مستمر، کارهای خود را با دقت و پشتکار انجام می‌دهند.

مثال در رزومه:
A hardworking problem solver who thrives in project management, negotiations, and customer service with a keen attention to detail and commitment to excellence.
(یک حل‌کننده مشکلات سخت‌کوش که در مدیریت پروژه، مذاکرات و خدمات مشتری مهارت دارد و توجه ویژه‌ای به جزئیات و تعهد به برتری دارد.)

اما همان‌طور که اصطلاح Team Player (کار گروهی) در رزومه‌ها بسیار تکراری شده است، استفاده بیش از حد از Hardworking نیز ممکن است تأثیرگذاری رزومه را کاهش دهد. در عوض می‌توان از مترادف‌های قوی‌تر و متنوع‌تر استفاده کرد تا رزومه بهتر شود.

مترادف‌های Hardworking برای استفاده در رزومه

اگر می‌خواهید شخصیت و مهارت‌های خود را در رزومه به شکل بهتری نمایش دهید، می‌توانید به‌جای Hardworking از کلمات جایگزین زیر استفاده کنید. هر یک از این کلمات می‌تواند جنبه خاصی از سخت‌کوشی شما را برجسته کند.

۱. Committed (متعهد)

یک فرد متعهد کسی است که وقت، انرژی و وفاداری خود را به کار اختصاص می‌دهد و همیشه در تلاش است تا به اهداف خود دست یابد.

Committed customer service representative who specializes in enhancing customer satisfaction, experience, and retention.
(نماینده خدمات مشتری متعهد که در بهبود رضایت، تجربه و حفظ مشتری تخصص دارد.)

مترادف‌های Hardworking برای استفاده در رزومه

۲. Dedicated (وفادار و وظیفه‌شناس)

فرد وظیفه‌شناس و وفادار به کاری که انجام می‌دهد، تعهد دارد و این تعهد را از طریق عملکرد، کارایی و پافشاری خود نشان می‌دهد.

Dedicated sales professional with an impressive track record of consistently exceeding quarterly targets.
(فروشنده حرفه‌ای وظیفه‌شناس با سابقه چشمگیر در عبور از اهداف فصلی فروش.)

۳. Diligent (کوشا و دقیق)

فردی که کوشا و دقیق است، به‌طور مداوم تلاش می‌کند تا وظایف خود را با نهایت دقت و تمرکز انجام دهد.

Diligent market strategist with a keen eye on financial trends and investment opportunities.
(استراتژیست بازار کوشا با تمرکز بالا بر روندهای مالی و فرصت‌های سرمایه‌گذاری.)

۴. Driven (باانگیزه و هدف‌گرا)

فردی که باانگیزه و هدف‌گرا است، تمایل دارد که همیشه بهترین عملکرد خود را نشان دهد و برای موفقیت تلاش کند.

Driven SEO specialist who has experience creating successful campaigns that have significantly increased brand awareness.
(متخصص سئو باانگیزه که در ایجاد کمپین‌های موفق با افزایش چشمگیر آگاهی از برند تجربه دارد.)

۵. Efficient (کارآمد و موثر)

فرد کارآمد کسی است که زمان و انرژی خود را به‌صورت هوشمندانه مدیریت کرده و بدون اتلاف منابع، به نتایج مطلوب می‌رسد.

Efficient team leader who strives to keep others motivated and informed in order to execute complex projects on time and within budget.
(رهبر تیم کارآمد که تلاش می‌کند همکاران را انگیزه دهد و آگاه نگه دارد تا پروژه‌های پیچیده را به‌موقع و در محدوده بودجه اجرا کند.)

۶. Enthusiastic (پرانرژی و مشتاق)

فردی که مشتاق و پرانرژی است، نه‌تنها به دلیل وظایف کاری، بلکه از روی علاقه شخصی تلاش می‌کند و با انگیزه بالا فعالیت دارد.

Enthusiastic copywriter who is committed to contributing to a positive and dynamic work environment.
(نویسنده تبلیغاتی مشتاق که متعهد به ایجاد یک محیط کاری مثبت و پویا است.)

۷. Meticulous (دقیق و ریزبین)

فرد دقیق و ریزبین به جزئیات کوچک نیز توجه خاصی دارد و همواره سعی می‌کند کار خود را به بهترین شکل انجام دهد.

Meticulous fashion designer known for creativity and originality, with a desire to drive fashion trends towards sustainability.
(طراح مد دقیق که به خلاقیت و اصالت شناخته می‌شود و تمایل دارد مد را به سمت پایداری سوق دهد.)

۸. Motivated (باانگیزه و مصمم)

فرد باانگیزه و مصمم کسی است که برای دستیابی به اهداف و موفقیت، دائماً در تلاش است.

Motivated graphic designer known for precision and innovation in visual branding and marketing.
(طراح گرافیک باانگیزه که به دقت و نوآوری در برندسازی بصری و بازاریابی مشهور است.)

۹. Productive (پربازده و کارآمد)

فردی که پربازده و کارآمد است، توانایی دارد که در مدت‌زمان کوتاه، کارهای زیادی را با نتایج مثبت انجام دهد.

Productive sales associate, passionate about increasing profits while maintaining a high level of customer satisfaction.
(همکار فروش پربازده که مشتاق افزایش سود در کنار حفظ بالاترین سطح رضایت مشتری است.)

۱۰. Resourceful (خلاق و مبتکر در حل مشکلات)

فردی که خلاق و مبتکر است، توانایی دارد که با استفاده از منابع موجود، مشکلات را به‌طور مستقل حل کند.

Resourceful IT specialist who thrives on solving complex technical issues with innovative solutions.
(متخصص فناوری اطلاعات خلاق و مبتکر که در حل مسائل پیچیده فنی با راه‌حل‌های نوآورانه مهارت دارد.)

نتیجه‌گیری

Hardworking یک ویژگی بسیار مهم است، اما در رزومه‌ها ممکن است بیش‌ازحد استفاده شود. با استفاده از مترادف‌های قوی‌تر و دقیق‌تر مانند Committed, Dedicated, Diligent, Driven, Efficient, Enthusiastic, Meticulous, Motivated, Productive, Resourceful, Tenacious می‌توان توصیف بهتری از مهارت‌ها و ویژگی‌های فردی ارائه کرد.

انتخاب کلمات مناسب نه‌تنها باعث متمایز شدن رزومه شما می‌شود، بلکه به کارفرمایان نشان می‌دهد که شما فردی خاص و ارزشمند برای تیمشان هستید.

تیم تولید محتوا
تیم تولید محتوا نویسنده مطلب

نظر شما راجب این مطلب